داستانهای ژاپنی - «کلاهبرداری تلفنی با طعم نان تُست فرانسوی» اثر هیروتا نائومی، قسمت دوم
شوتا مرد جوانی است که شغلش را از دست داده و مستاصل شده است. او اتفاقی در پارک یک گوشی موبایل پیدا میکند و روی صفحهاش شماره تلفن «مامان» را میبیند. شوتا در یک لحظه به آن شماره زنگ میزند، و از کلاهبرداریهای تلفنی معروفی تقلید میکند که در آنها وانمود میشود «منم، برایم یک کم پول بفرستید.» در این کلاهبرداریها فردی برای اخاذی خودش را به جای فرزندی جا میزند که دچار گرفتاری شده است.
شوتا قول میگیرد که میتواند برود و پول را دریافت کند. وقتی که به آپارتمان «مامان» میرسد، او ناگهان شوتا را در آغوش میکشد، و این کار باعث میشود کمر شوتا ناگهان بگیرد و او به زمین بیفتد و مجبور شود وارد خانه شود. کسی که شوتا برای گرفتن پول به خانهاش رفته است، «مامانی» است که او را با پسرش که سالها از او بیخبر بوده است اشتباه میگیرد و او را غرق محبت میکند.
بعد از دیدن مهر و محبتهای او، شوتا نمیتواند به سادگی پول را بگیرد و از او جدا شود، و رابطهشان طوری پیش میرود که شوتا بعد از پیدا کردن شغل، هر روز به دیدن او میرود و میخواهد ماجراهایش را برای او تعریف کند. آنها اوقات خوب و خوشی را در کنار هم سپری میکنند، با هم تلویزیون تماشا میکنند، شام میخورند و گپ میزنند. او سخت کار میکند و شروع میکند پولی که گرفته بود را در اقساط کمی به مامان برگرداند.
بر روی صفحه گوشی موبایلی که پیدا میکند، شماره تلفن «مامان» را میبیند، به آن شماره زنگ میزند و از کلاهبرداریهای تلفنی معروفی تقلید میکند که در آنها وانمود میشود «منم، برایم یک کم پول بفرستید.»
کسی که شوتا برای گرفتن پول به خانهاش رفته است، «مامانی» است که او را با پسرش که سالها از او بیخبر بوده است اشتباه میگیرد و او را غرق محبت میکند.
بعد از دیدن مهر و محبتهای او، رابطهشان طوری پیش میرود که شوتا هر روز به دیدن او میرود. آنها اوقات خوب و خوشی را در کنار هم سپری میکنند، با هم تلویزیون تماشا میکنند، شام میخورند و گپ میزنند.